سپهر

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام والمسلمین سعید مهدوی(مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های گیلان)

سپهر

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام والمسلمین سعید مهدوی(مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های گیلان)

طبقه بندی موضوعی
جستجو در سایت
آخرین نظرات

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۹ ب.ظ

۱

بسمه تعالی

خداوند سنّتی دارد که اگر کسی قدر خویش را بداند و شأنیت خود را حفظ کند حضرت رحمان الرّحیم رزق حکیمانه خود را بر اساس سنّت رحمانیه و مهمتر از آن سنّت رحمیه­ی، رزق قشنگی به شرط معرفت نفس خواهد فرستاد.

یک بُعدی از معرفت نفس درک زمان و موقعیت و حفظ شأنیت است و آن اینکه خودمان را نوکر امام زمان(عج) و سرباز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی  که برآمده از قطرات خون هزاران انسانِ ولی خدا که شهید شدند بدانیم. شهید فهمیده جزء اولیاء الله است، املاکی، خوشسیرت، علینژاد، قلی پور جزء اولیاء الله هستند.

وقتی من و شما بدانیم جزء سربازان جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی هستیم، یعنی در تداوم راه اولیای الهی هستیم. آنهایی که حقیقتاً خصوصیت اهل ایمان در آنها وجود داشت، آنهایی که از شهرت بری بودند، آنهایی که در خدمت­گزاری برای دین خدا بی­منّت بودند و از تمام تعلقات دل بریدند و به حقیقت قل هو الله احد رسیدند، و به حقیقت توحید نائل شدند، که حقیقت توحید دل بریدن از هرچه غیر اوست.

حبّ نفس، حبّ جاه و مقام، حبّ ثروت و مهمترین محبت­ها، حبّ نفس را زیر پا گذاشتند و به مقام شهود رسیدند و در این عالم مادّه حجابهای ظلمانی و بعد از آن حجابهای نورانی را کنار گذاشتند، و سرانجام خدا و اولیای او را شاهد شدند. شما هم به عنوان اعضای جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی اگر شأنتان را حفظ کنید برکت بیشتری می گیرید.

همه ما ضربان قلبمان دست ولیِّ خدا، نائب امام زمان است. الحمدالله روی این جهت ما احساس قدرت می کنیم.

جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مختصاتی دارد که باید دید آیا در ما وجود دارد یا خیر؟ اگر ما شأن خود را بشناسیم بسیاری از این حاشیه های بی خودی که ما را از هم جدا می کند، که اختلاف است، وجود نخواهد داشت؛ همچنان که امام(ره) می فرمودند: و اجتماع از رحمان است، وحدت از رحمان است. باید اینها را دانست و شأن خود را درک کرد.

نماهنگی از متن همین سخنرانی


دریافت | حجم: 1.81 مگابایت
دریافت فایل PDF | حجم: 264 کیلوبایت

من و شما همیشه باید اهل رزم باشیم. باید پر انرژی برای خدا کار کنیم، واقعیت این است تا زمانی که روی زمین هستیم، من و توی انسان مختار به جهت اختیار در ما "فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا" (شمس-8). طیفی از جماعت ما بنی آدم میل به " فُجُور" می کند و طیف دیگر به قسمت "تَقْوَا".

همین­جاست که جنگ حق و باطل از زمان "آدم" شروع شد و جبهه، معنا گرفت و این جنگ حتی بعد از ظهور امام زمان(عج) هم ادامه خواهد داشت.

ما باید اهل موضع گیری، اهل جهد، اهل جبهه باشیم و در خودمان روشن گری کنیم.

که فرمود: "مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ"(الفتح29) می گوید کسانی که با او معیّت دارند نه اینکه فقط مسلمانند، بلکه با او همراهند و او را همراهی می­کنند در همه­ی وجوه، نه فقط در زمینه اخلاق فردی، که در حوزه اخلاق اجتماعی، نه فقط در حوزه­ی عرفان و امور روحی و درونی بلکه حتی در حوزه­ی زندگی فضای برونی بر اساس فقه "وَالَّذِینَ مَعَهُ" یعنی کسانی که حال و دعای رسول الله را دوست دارند و هم آداب سفره نشینی پیامبر(ص) و هم سیره تربیت، سیره ی جهاد، سیره ی همسرداری، سیره­ی همسایه داری­، در همه­ی حوزه ها با او معیّت می کنند. زاویه­ ها از آنجا شروع می­شود که یک وجه از وجوه انسان کامل برای ما برجسته می شود، لذا جنگ ما فقط، جنگ کفر و نفاق، یک جنگ صرفاً بسیط به یک معنا نیست. لشگرکشی حق و باطل گاهاً از زوایای خاصی شروع می شود.

داریم انسانهایی که میل به عرفانشان بر قبول اسلام فقاهتی چربید و اسلام فقاهتی رسول الله را قبول نکردند. در جبهه بندی، اینها باید مشخص شود.

براساس همین تعریف از معیّت، بچه هیئتیِ جبهه ی حق، می­شود بچه هیئتیِ جبهه باطل! و یا کلاس قرآنی، مخصوصِ خوارج، کلاس قرآنی علوی.

در زمان پیامبر(ص) هم عدّه­ای در کنار پیامبر بودند اما به دلیل عدم پذیرش معیّت پیامبر خدا(ص) از ایشان جدا شدند.

اما کسانی هم هستند معیّت رسول خدا را پذیرفته و منّا اهل البیت شدند. اینها اسلام عدالت خواه، اسلام اهل مبارزه، اسلامی که در کربلا وجود دارد را پذیرفته­اند. اگر ما در رابطه ی معیّت با رسول خدا(ص) خوب فکر نکنیم، مشخص نخواهد بود که خود ما 10 سال دیگر جزء جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باشیم و یا جزء جبهه فرهنگی انقلاب اسلام آمریکایی.

در معیّت باید دقت و مداقّه شود. بعضی فقط به دنبال اسلام فقاهتی رفتند، نتیجه اش گروه های تکفیری­ای شد که نتیجه تجرّد در اسلام فقاهتی و عدم توجه به عرفان اسلامی و زوایای مختلف دین است.

عده­ای هم بیشتر عرفان اسلامی را در نظر گرفتند و به اسلام فقاهتی توجه نکردند که باعث ایجاد گروه هایی شد که بی اعتنا به فقه حکومت اسلامی شدند. اینها مدعی اخلاق هستند اما اعتنایی به احکام الله ندارند مانند جریان روشن فکری لیبرال منش امروزی که دین در گوشه و کنار سازمانهای دولتی ما جا می­گیرد.

پس یکی از مختصات جبهه فرهنگی این است که انسان لحظه به لحظه بر اساس ولایت مداری، معیّت خودش را مورد توجه و مداقّه و... قرار دهد.

الآن بر اساس همین معیّت است که وقتی در غزه کودکی کشته می شود، غمی در دل ما ایجاد می شود. مانند غصه­ای که در دل امیرالمؤمنین ایجاد شد، زمانی که خوارج در شهر الانبار خلخال از پای زن یهودی کشیدند؛ علی علیه السلام فرمودند کسی که از این خبر غصه دار شود و بمیرد جا دارد. اما تکفیری که معیّت با رسول الله (ص) را نفهمیده باشد، این تکفیری می تواند عمامه سیاه برسر داشته باشد، حتی برای روضه امام حسین علیه السلام خیلی ها پول بفرستد، تکفیری­ای که شبکه فدک امام حسین علیه السلام را داشته باشد؛ اما وقتی در غزه کسی کشته می شود مرام علی علیه السلام از یادش می رود. این تکفیری یا داعش است یا شیرازی؛ مهم این است که معیّت با رسول الله را ندارند. این تکفیری ها با دشمنان خدا مهربان می شوند امّا با دوستان خدا روحیه شدید پیدا می کنند.

جبهه گیری­های ما باید هر لحظه رصد شود و قرآن می­گوید معیّت با ولی خدا باید رصد شود.

یکی از نکاتی که بعد از معیّت با ولی خدا باید توجه داشت، این است که جبهه مؤمنانه بالاتر از وحدت با یکدیگر اخوت دارند، وحدت برای نیل به یک هدف ایجاد می شود و به جهت ولایت وحدت یک برکت است؛ اما بالاتر از آن اخوت است "إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ"(حجرات-10).

نمونه­ی دیگر از اختصاصات را می­توان در سیره حضرت زهرا(س) دید. یک خانمی جبهه ای راه انداخت، ولی تنها است، غریب است. یک شهر غربت، یک خانم تنها امّا محکم، پایدار، صابره، اینها از اختصاصات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است.

جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اهل ایمان هستند و بر اساس همین باور هجرت پذیرند، هزینه پردازند "إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ"(بقره-218) خداوند می­فرماید اگر می­خواهید رحمت شامل حالتان شود باید اهل ایمان باشید، باید اهل هجرت باشید، هجرت یعنی هزینه­پردازی ، هجرت یعنی دل کندن موقعیت کنونی به جهت حفظ دین خدا، برای خدا مانند هجرت هاجر، هجرت ابراهیم، مانند هجرت پیامبر(ص)، مانند هجرت امام حسین علیه السلام یعنی باید از وضعیت کنونی دل کند برای دین خدا جلوتر رفت و به موقعیت کنونی خودمان راضی نباشیم تا به روزمرگی مبتلا نشویم.

به موقعیت های نسبی در حوزه­ی کار تشکیلاتی خودمان دل نبندیم، این یکی از آفات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی  است که ایجاد زاویه می کند نباید افق دید خود را محدود کنیم، باید تمام دنیا را کانون خود دانست، تمام دنیا را هیئت خود بدانیم، با تمام دغدغه مستضعفین عالم همراه شویم، با تمام دردها و دغدغه­های جهان اسلام همراه شویم. فقط تمام غصه­ی ما نباید آن کانون و مؤسسه و هیئت­ها باشد.

هجرت یک عنوان کلی است. هجرت از هر نوع تعصّبی، تعصّب به هیئتم، تعصب به استانم، تعصب به کشورم حتی تعصب به کارم؛ هجرت گاهی از مواقع، دل بریدن از موضع کنونی برای حفظ دین خدا است.

جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اهل جهد و تلاش است خسته نمی شود، نباید گفت چند سال باید دوید تا به نتیجه رسید. تا زمان مرگ­مان باید تلاش کنیم و انتظار نتیجه نداشته باشیم، ما موظف به انجام تکلیفم.

یکی از خصوصیات دیگر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استضعاف است. در واژه شناسی قرآن، هرجا که کلمه­ی ضعفا آمده اظهار تنفر کرده است. حق ضعفا عذاب است، اما مستضعف را خدا همیشه دوست داشت. مستضعف کسی نیست که خود ضعیف باشد بلکه دیگران خواسته­اند که در ضعف بماند، ضعف ایمانی، ضعف علمی، ضعف معرفتی، امّا خود او نمی­خواهد.

فعلا امام زمانِ ما در رأس مستضعفین است. جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی احساس استضعافش نباید از بین برود. باید ببینیم در کدام مراتب از مراتب استکباری، استکبار علمی، استکبار فرهنگی، سیاسی، جهانی، مالی دارای استضعاف هستیم. حتی در حوزه­ی اصلاح­گری در فضای انقلاب اسلامی باید احساس استضعاف کنیم.

اینکه رهبر انقلاب ما اصطلاحات خاصی را به کار می برند، به عنوان مثال در انتخابات به ما می­گویند به نماینده­ای رأی بدهید که وابسته­ی به باند ثروت و قدرت نباشد، پس فقط دشمن صهیونیست نیست معلوم است در درونِ ما ، هواخواهی­ها، دنیا طلبی­ها وجود دارد و میل به دنیا، باند ثروت و قدرت را در نظام اسلامی شکل می دهد. این یک غدّه­ی سرطانی است برای رسیدن به آرمانهایمان.

بنابراین حس استضعاف را باید همیشه داشته باشیم. یعنی باید حس کنیم باند ثروت و قدرت همیشه دین او، مرام او، سیره ی او، مشیء او که مشیء ولاییست را به ضعف می کشد.

مختصات دیگر این است که جبهه فرهنگی انقلاب دائما مضطر است "أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ" (نمل-62). عاشق هیچ وقت آرامش ندارد و دائما مضطر است. اگر اهل هجرت باشیم، در هجرت اضطرار وجود دارد و اگر مستضعف شویم و همچنین برای رسیدن به کمال مطلوب همیشه مضطر خواهیم بود.

لذا اختصاصات یاران مهدی موعود همین مضطر بودن است که در مقابل بی­خیال بودن، بی­تفاوت بودن و جو زده بودن قرار دارد. مانند مادری که بچه­اش را گرفته­اند و آرام نمی­گیرد و آسایش و رفاه را قبول ندارد!

آخرین مختصات اصحاب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که البته مختصات و اختصاصات دیگری نیز می توان از آیات و روایات بدست آورد امّا به اندازه­ی این جلسه باید گفت که جبهه فرهنگی انقلاب غربت­پذیر است و این را باید قبول کرد.

در روایاتی از رسول خدا داریم که فرمودند: "إنّ الاسلام بدأ غریباً و سیعود غریباً فطوبی للغرباء"(بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۰۰).

اسلام غریبانه شروع شد. خدا نمی خواهد؛ سنّت خدا اینگونه نیست که حق به راحتی، به نتیجه برسـد. چـون انسـان را مختـار و اشـرف مخلوقـات خلق کرده، لذا بـه همین راحتـی بـه نتیجـه نمی­رسد.

غربت یکی از مراتب سخت بلاهاست که برای اهل ایمان است. رسول خدا وقتی آمد تبلیغ اسلام را شروع کند، یک جوان 13 ساله همراهش بود. جالب هم همین است. اکثر لشکریان حق جوان هستند. حتی در روایات داریم که اکثر یاران امام زمان(عج) را جوانان تشکیل می دهند. یک جوان 13 ساله به نام امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خانمی با نام خدیجه کبری سلام الله علیها؛ پا برهنه­ها را جمع کردند، بلال حبشی، عمّار، یاسر و ...؛ غریب. الان خیلی وضع بهتر است.

پیامبر یک زمانی تنها به قبیله طائف می­رفتند و تبلیغ می­کردند. وقتی مردم طائف می­دیدند که نمی­توانند بر منطق پیامبر(ص) چیره شوند، فرزندان خود را تحریک می­کردند، دنبال پیامبر(ص) می­دویدند و می­گفتند: ساحر، جادوگر، دیوانه و سنگ بر صورت پیامبر زدند و دندان او را شکستند.

وقتی پیامبر(ص) به خانه می­آمدند آن زمان حضرت زهرا(س) 3 ساله بودند؛ خاک­ها و زباله­های ریخته شده به سر پیامبر و دهان خونی ایشان را پاک می­کردند. همین جاست که پیامبر(ص) فرمودند: "فداها أبوها".

إنّ الاسلام بدأ غریباً اسلام غریب شروع شد. در خیلی از مواقع اهل دنیا باید حرف اهل دین را باور کنند.

البته غربت با انزوا و انفعال دو امر متفاوت است. یک مؤمن می­تواند روابط عمومی قوی­ای داشته باشد، اثرگذاری او قوی باشد، امّا حرف او را کسی نفهمد و غریب باشد. پیامبر(ص) فرمودند: خوش به حال اهل غربت. غربت امام علی علیه السلام را ببینید؛ غربت امام حسن علیه السلام را ببینید؛ غربت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببینید.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نظرات (۱)

سلام
ضمن تشکر از بیانات فصیح و هوشمندانه شما در ایام دهه نخست محرم در مسجد قدس و آفخرای رشت ، می خواستم خواهش کنم برنامه سخنرانی های تان را از طریق این پایگاه پیش از برنامه اطلاع رسانی بفرمایید.

و سوال اینکه در ایام باقیمانده محرم و صفر برنامه سخنرانی حضرتعالی در کجا و در چه زمانی برگزار می شود؟

من و خانواده ام مشتاقیم تا سخنرانی های شما را پی گیری کنیم حتی بعد از محرم و صفر، به همین خاطر دوباره تقاضا می کنم تا درباره زمان و مکان سخنرانی های تان پیش تر اطلاع رسانی فرمایید

متشکرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">