سپهر

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام والمسلمین سعید مهدوی(مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های گیلان)

سپهر

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام والمسلمین سعید مهدوی(مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های گیلان)

طبقه بندی موضوعی
جستجو در سایت
آخرین نظرات

سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

۰

معرفت

سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

معرفت

بخشی از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدوی در جمع اعضای هیات محبین الرضا (علیه السلام)

بهترین آرزوها!

برای این که به حلاوت ذکر برسیم باید اول یک آشنایی و معرفت نسبت به اصل دعا داشته باشیم و باید برایمان روشن شود که ادعیه، همان آرزوهای جهت داری است که از کلام اهل بیت به ما نشان داده اند، به ما نشان می دهند که کدام آرزوها خواستنی است. دعا یعنی آرزوهای خواستنی از مظهر ربوبی. یکی از چیزهایی که موثر است تا به آرزوها برسیم، اول باید آرزوها را بشناسیم. دوم این که به کجا رجوع کنیم، تا به ما بگویند کدام آرزو بهترین آرمان است. دیشب مقدمتاً به بحثی رسیدیم که جان کلام ما شد.

معرفت

بخشی از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدوی در جمع اعضای هیات محبین الرضا (علیه السلام)

بهترین آرزوها!

برای این که به حلاوت ذکر برسیم باید اول یک آشنایی و معرفت نسبت به اصل دعا داشته باشیم و باید برایمان روشن شود که ادعیه، همان آرزوهای جهت داری است که از کلام اهل بیت به ما نشان داده اند، به ما نشان می دهند که کدام آرزوها خواستنی است. دعا یعنی آرزوهای خواستنی از مظهر ربوبی. یکی از چیزهایی که موثر است تا به آرزوها برسیم، اول باید آرزوها را بشناسیم. دوم این که به کجا رجوع کنیم، تا به ما بگویند کدام آرزو بهترین آرمان است. دیشب مقدمتاً به بحثی رسیدیم که جان کلام ما شد.

مضطر بودن از خصائص مومنین است.

تا مضطر نباشید، اجابت دعا حاصل نمی شود «ام یجیب مضطر اذا دعا و یکشف السوء» پریشانی از حضائص مومنین در ظلمات است، مومنی که خاطر جمع زندگی می کند چه از جهت فکری و چه از جهت زندگی اجتماعی معلوم است با دنیا خو گرفته و هنوز به درجه زیبای ایمان به معنای واقعی دست پیدا نکرده است. یکی از اضطراب ها، اضطراب در وادی معرفت است. سلمان فارسی می دانید چرا «منا اهل البیت» شد؟ چون سلمان فارسی مضطر بود، زندگی سلمان را بخوانید. پیامبر یاران زیادی داشتند، باید جزء یاران درجه اول شویم.

به آرزوهای کوچک بسنده نکنیم!

در مقام خواستن از خدا به چیزهای کوچک اکتفا نکنید. خدایا به ما زیارت کربلا بده، آرزوی قشنگی است اما آرزوی بزرگتر از آن هم وجود دارد. حرم امام رضا (علیه السلام) جایی است که ملائک رفت و آمد می کنند. اثر وضعیِ نورانی دارد، برای شفای قلب خیلی موثر است اما آرزوی بزرگتری وجود دارد. شیخ نخودکی اصفهانی وقتی به حرم امام رضا (علیه السلام) می رفت، با امام رضا (علیه السلام) حرف می زد. سعی کنید آرزوهای بزرگ داشته باشید. در عالم معنا به چیزهای کوچک رضایت ندهید، همان طور که در عالم مادی به آرزوهای کوچک بسنده نمی کنیم، در عالم معنوی هم آرزوهای بزرگ داشته باشیم سلمان فارسی در بین یاران اهل بیت یار درجه اول است، پاره تن پیامبر شد. اصحاب سِرّ فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شد.

عدم تفکر در روضه ها!

بچه های هیاتی روضه های ناب می شنوند، اما یک دقیقه روی این روضه ها فکر نمی کنند! پای منبرها شنیده اید که سلمان اذن ورود به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را داشت. ذکری بن آدم یکی از کسانی که در قم دفن است و صحابه درجه یک امام رضا (علیه السلام) بود، روزی به آقا نامه می نویسد: آقا خسته شدم، این جماعت همه دنبال گناه هستند، حضرت فرمود: حضور تو عذاب را از مردم قم دور می کند، چنانچه وقتی پدرم در مدینه بود عذاب از مدینه دور می شد. آرزو کنیم ما هم به این مقام دست پیدا کنیم. این ها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که اهل سوال و اضطراب هستند، یک شب با خودش کلنجار می رود، سلمان فارسی 350 سال خدا به او عمر داد 300 سال مضطر بود، به سمت یهودی ها رفت، دید راضی نمی شود (اول زرتشت بود).

آیا عشق احساساتی کافی است؟

بعضی از بچه ها می خواهند معرفت را در عرض یک شب به دست بیاورند. شرط اول، معرفت می باشد. عشق معرفتی ماندگار است و انسان را از مولای خود جدا نمی کند. عشق احساساتی در ابتدای راه، بد نیست. می خواهی بچه ها را راه بیندازی اشکالی ندارد، ولی راه که ادامه پیدا می کند، باید مراتب دیگری را طی کنیم. سلمان جویا بود، تا نور را پیدا نمی کرد دست بردار نبود، عجله هم نداشت.

برای رسیدن به معرفت ناب، عجله نکنیم!

عجول نباشید. کلاس اول یادتان هست، اوایل فقط به ما خط زدن رو یاد می دادند، هر شب باید دو صفحه پر می کردیم. واقع مطلب اگر آن خط زدن ها نبود امروز نمی توانستیم خیلی از فرمول های ریاضی را یاد بگیریم.

در وادی معنویت هم عجله نکنید.این که می گوییم مثل سلمان بشویم  و به جای گنبد و ضریح، خود آقا را ببینیم، باید آرزو ایجاد کنیم و این آرزو باعث می شود ما حرکت کنیم. صحابه درجه یک اهل بیت کسانی هستند که صاحب معرفتند.

آن چیزی را که سلمان می داند، اگر ابوذر بفهمد که در قلب سلمان فارسی چه خبر است شاید تحمل نیاورد و سلمان را مرتد اعلام کند. ببینید سلمان کجا رفته است. ابوذر که امام زمان، برایش سلام می فرستد.

در نامه ذکری بن آدم به امام رضا(علیه السلام) مشخص می شود که مضطر است و از این دنیا رنج می برد و به دنبال معنویت است (بعداً در بحث مهدویت به شما می گویم امت امام زمان چه خصیصه ای دارند).

خطرِ بی معرفتی!

امام باقر (علیه السلام) خیلی مهربانند، اما از افرادی که به دنبال معرفت نمی روند خشمگین و ناراحت می شوند. بچه هیاتی که 50 آیه روزانه خود را نخوانده است، چرا وقت خود را پای دیدن فوتبال می گذراند؟ مگر انسان چه قدر عمر می کند؟ یک دفعه می شنوم یک شخصی در منطقه گلسار چهارتا جوان را جمع می کنند و کلیسای خانگی تشکیل می دهند.

به جوان می گویم: تویی که مسیحی شدی قرآن را چقدر خوانده ای! هیچ! اگر از شما سوال کنم 4 تا حدیث از امیرالمومنین بخوانید و 4 تا از فوتبالیست های فلان تیم رو نام ببرید به نظر شما چند درصد از بچه های هیاتی می توانند 4 تا یار یا 4 تا حدیث از امیرالمومنین بخوانند. بعد می گوییم معرفت چه طور کسب می شود؟!

این عشق های احساساتی نتیجه ای ندارد، تعارف ندارم، حرف من نیست.امیرالمومنین(علیه السلام) می فرمایند: خدایا من کسی هستم که مقابل چشمانم، زنم را زدند و دست به ذوالفقار نبردم. من دیگر طاقتم تمام شده و از آن هایی که در جهل زندگی می کنند شکایت می کنم.

باید به این سمت برویم، اگر نرویم حضرت می فرماید: یکی از طرف حسابتان من هستم. شکایت دارم اگر در وادی جهل بمانید.

و می گفت: سوال کنید از علی قبل از این که علی را گم کنید. به لطف امام رضا( علیه السلام) هنوز علی بن ابی طالب( علیه السلام) در وجودتان گم نشده است، اگر تشنگی را از دست بدهیم و از سیره و مرام اهل بیت گدایی نکنیم، آقایمان را گم می کنیم.بعضی از نجواها خیلی قشنگ است: آقا تو را گم کرده ایم، آقامون کجاست؟ ناله ها اگر با معرفت نباشد فایده ای ندارد.

معرفت با علم تفاوت دارد!

معرفت از کانال های متعددی حاصل می شود و با علم و آگاهی تفاوت دارد، معرفت ابزار و جایگاه دارد. جایگاه معرفت، مغز نیست، جایگاه معرفت قلب انسان است. یعنی آن جایی که درونمان ادراک می کند و چشم و دل باز می شود. اما عقلی که خداوند خیلی به آن توجه دارد چه کاره است؟ عقل ابزار کسب معرفت است. دقیقاً مثل عینک برای چشم عمل می کند. شما با چه وسیله ای می بینید؟ با چشمانتان. اما گاهی اوقات این چشم ها ایراد پیدا می کند. نزدیک بین یا دوربین می شود. باید وسیله ای پیدا کنید که بتوانید شفاف ببینید. در واقع عینک خودش نمی بیند، این چشم است که می بیند. به دنبال علم رفتن، کتاب خواندن، نهج البلاغه خواندن، عینکی است برای چشمان دل ضعیفمان!

کتاب خوانی!

باید کتاب هم بخوانیم. آن جوانی که می خواهد برای کتاب خواندن یا علم آموزی حرکت کند ملائک زیر پایش بال می گسترانند. بنابراین ابتدایی ترین مرحله ی کسب معرفت این است که عینکمان را خوب تنظیم کنیم. چه طور؟ به قرآن رجوع کنیم، به نهج البلاغه رجوع کنیم. کتاب های زندگی اولیای خدا چرا باید غریب بماند؟ همه ی کسانی که به درجات بالای ایمان رسیده اند، دلیلش این بود که دنبال کتاب های زندگی اولیای خدا بوده اند.

باید به دنبال زندگی نامه ی انسان های خوب برویم و اگر این کار را نکنیم، عقب می مانیم. خواجه ربیع انسانی عابد و پرهیزکار بود اما یک جایی توقف کرد. در کجا؟ جنگ جمل. به دلیل نداشتن معرفت، نتوانست تشخیص دهد که این جا، جای نماز خواندن است یا شمشیر زدن. لذا به امیرالمومنین (علیه السلام) گفت: آن طرف طلحه و زبیر هستند، چه کار کنم؟ این شمشیر تا حالا فقط کافر را کشته است. امیرالمومنین گفت: « تو حق را با افراد می شناسی یا افراد را با حق محک می زنی؟».

وقتی سطح مطالعات و آشنایی با معارف دینی کم باشد، نمی توان حق را شناخت. چه طور می خواهید حق را بشناسید در حالی که میزان حق را نمی دانید؟ پس باید به دنبال حق برویم. بهشت را به بها می دهند نه به بهانه. آیت الله حسن زاده آملی به خاطر یک سوال از مازندران تا تبریز رفت. گاهی اوقات انسانها برای دنیاشان خیلی زحمت می کشند اما به معنا که می رسد همه می گویند: «سخت است» تفسیر این، خود به تنهایی سخت نیست، نفس اماره آن را سخت می کند. اصلاً سخت نیست و اگر بخواهیم، می توانیم. «خواستن از ما، عنایت از خدای رحمان و رحیم». ما فقط باید بخواهیم او خودش قول داده، و گفته: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم». کسی که جهاد معرفتی می کند، خیلی ارزش دارد.

اصرار بر سینه زنی!!

مثل بعضی هیات ها نباشید که آن قدر روی روضه و سینه زنی اصرار می ورزند که دیگر حالی نمی ماند و زمانی که قلب ها گرفته شد دیگر اصرار نکنید.

شروع کسب معرفت با عینک نور است!!

بنابراین شروع کسب معرفت با مطالعات یا به تعبیری عینک است. و مرحله ی دوم کسب معرفت هم نور گرفتن چشم است. گاهی اوقات چشم ها کور می شود و عینک شماره ی آخر هم کفایت نمی کند. عینک فقط میزان شفافیت دید را بالا می برد اما روشن شدن و باز شدن و بینا شدن چشم دل، راه های دیگری دارد. این راه حل فقط در یک جمله است: « تا ترک گناه نکنیم چشم دل باز نمی شود.» چه طور به معرفت امام رضا علیه السلام برسیم؟ هر چه قدر گناه کمتر باشد معرفت بیشتر می شود. روزهای اولی که گناه نمی کنیم خدا در دلمان جلوه می کند. اگر این معرفت را حفظ کنیم، در رویا و بیداری امام زمان را می بینم. این مسئله برای کسی است که شهوت خود را کنترل می کند. گاهی اوقات رسیدن ما به معرفت، مصادف می شود با مرگ ما! « با ترک گناه معرفت کسب می شود ».

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۸
یک نقطه

معرفت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">